یکی از واقعیت هایی که خود افراد مذهبی را نیز رنج می دهد ، بالا بودن متوسط وزن بدن میان دینداران و متولیان دینی است .
انواع وسواس های فکری و عملی مورد دیگری است ( که سال ها پیش نقش مستقیم باورهای غلطی که تحت عنوان الهیات و شرعیات به بخصوص کودکان آموزش داده می شود ، در شیوع و ابتلای به آن اثبات گردیده است ) .
پژوهش گر این تحقیق گمان برده است دلیل چاق تر بودن و چاق تر شدن دینداران (نسبت به سایرین ) این است که :
"این افراد نسبت به بدن خود احساس بهتری دارند ، آن اندازه که دیگر چندان نگران مقداری چربی اضافی نیستند" .
به زبان خودمانی اعتماد به نفس کاذب و والایشی که افراد دیندار برای خود ( به مجرد پذیرفته شدن در سلک مومنان و تلقین توسط میانداران ) قائل می گردند ، فرد را از رعایت سایر دستورات بهداشتی و رفتارهایی که بخصوص با پیشرفت سطح دانش و رفاه اجتماعی روز به روز رعایت آن ها واجب و ضروری به نظر می رسد معاف می سازد .
هزاران سال است متولیان دینی چنان به فرد تلقین می کنند که با درآمدن در سلک آن ها دیگر به سعادت دنیا و آخرت دست یافته است . هر چند تلاش شده است پکیج و بسته خود را کامل سازند ، اما طبیعی است که حداقل چند دهه طول می کشد تا یافته های جدید علمی و اختراعات پیشرفته توسط گوشه نشینان و عزلت گزیدگان پذیرفته شود .
پس از آن که یافته های جدید به عنوان یک واقعیت حتمی و غیر قابل تغییر (و حتی غیر قابل حذف ) نمود یافت ، به ناچار ، درصدد مصادره آن و افزودن آن به پکیج و بسته سفارشی خود ( که البته آن را آسمانی ، یا دست کم موافق با آسمان ، قلمداد می کنند ) ، برآیند .
مثال های بیشماری در همین صد ساله گذشته در کشور خودمان در این مورد داشته ایم :
حمام بهداشتی ، روشنایی برق ، دموکراسی دینی ، قند و شکر ، تحصیل زنان ، حق رای دادن زنان ، مدارس جدید و آموزش دختران ، اشتغال زنان ، رادیو و تلویزیون ، وسایل ارتباط جمعی ، بهداشت روانی ، پزشکی نوین ، قضاوت و سیستم قضایی و دادرسی مدرن ، شیوه های کشورداری و اخذ مالیات و .... .
پیشتر ، تحت عنوان "کفایت و بسندگی" در یادداشت ها بدین مورد پرداخته بودیم .
سایر منابع و آدرس ها :
http://www.beliefnet.com/columnists/news/2011/03/study-suggests-young-adults-can-get-fat-at-church.php
انواع وسواس های فکری و عملی مورد دیگری است ( که سال ها پیش نقش مستقیم باورهای غلطی که تحت عنوان الهیات و شرعیات به بخصوص کودکان آموزش داده می شود ، در شیوع و ابتلای به آن اثبات گردیده است ) .
پژوهش گر این تحقیق گمان برده است دلیل چاق تر بودن و چاق تر شدن دینداران (نسبت به سایرین ) این است که :
"این افراد نسبت به بدن خود احساس بهتری دارند ، آن اندازه که دیگر چندان نگران مقداری چربی اضافی نیستند" .
به زبان خودمانی اعتماد به نفس کاذب و والایشی که افراد دیندار برای خود ( به مجرد پذیرفته شدن در سلک مومنان و تلقین توسط میانداران ) قائل می گردند ، فرد را از رعایت سایر دستورات بهداشتی و رفتارهایی که بخصوص با پیشرفت سطح دانش و رفاه اجتماعی روز به روز رعایت آن ها واجب و ضروری به نظر می رسد معاف می سازد .
هزاران سال است متولیان دینی چنان به فرد تلقین می کنند که با درآمدن در سلک آن ها دیگر به سعادت دنیا و آخرت دست یافته است . هر چند تلاش شده است پکیج و بسته خود را کامل سازند ، اما طبیعی است که حداقل چند دهه طول می کشد تا یافته های جدید علمی و اختراعات پیشرفته توسط گوشه نشینان و عزلت گزیدگان پذیرفته شود .
پس از آن که یافته های جدید به عنوان یک واقعیت حتمی و غیر قابل تغییر (و حتی غیر قابل حذف ) نمود یافت ، به ناچار ، درصدد مصادره آن و افزودن آن به پکیج و بسته سفارشی خود ( که البته آن را آسمانی ، یا دست کم موافق با آسمان ، قلمداد می کنند ) ، برآیند .
مثال های بیشماری در همین صد ساله گذشته در کشور خودمان در این مورد داشته ایم :
حمام بهداشتی ، روشنایی برق ، دموکراسی دینی ، قند و شکر ، تحصیل زنان ، حق رای دادن زنان ، مدارس جدید و آموزش دختران ، اشتغال زنان ، رادیو و تلویزیون ، وسایل ارتباط جمعی ، بهداشت روانی ، پزشکی نوین ، قضاوت و سیستم قضایی و دادرسی مدرن ، شیوه های کشورداری و اخذ مالیات و .... .
پیشتر ، تحت عنوان "کفایت و بسندگی" در یادداشت ها بدین مورد پرداخته بودیم .
http://www.beliefnet.com/columnists/news/2011/03/study-suggests-young-adults-can-get-fat-at-church.php
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر