در بررسی میراث تاریخی , فرهنگی , دینی و حتی بظاهر علمی گذشته , بایستی در نظر داشت که بیشتر و عمدتا در مقام توجیه و معقول نمایی پدیده ها بوده است , نه شناسایی پدیده ها و تشخیص علت آن ها و یا رابطه و الگوی حاکم بر آن ها .
از عرفان و فقه و ادبیات گرفته تا متون مذهبی و دینی , همه در مقام توجیه و پاسخ گویی به تشکیک ها و تردید ها شکل گرفته است و بنیان نهاده شده .
یعنی ساختار و جهت گیری آنها , توجیه آن چه شده است و آنچه غالب است بوده , نه شناسایی و بیان واقعیت پدیده ها .
و البته این توجیه ها نیز عمدتا با تفاوت تاریخی و زمانی با پدیده ها و وقایع و رویداد ها انجام شده است , مانند "دو قرن سکوت" دکتر زرین کوب ! .
همین فاصله زمانی نیز در مورد وقایع تاریخی دیگر نیز قابل ردیابی است .
در متون دینی کلیه "قل" ها در پاسخ اشکالات و تردید هایی بوده که در برابر ساختار غالب یا سازمانی که در حال سلطه و غلبه بوده شکل می گرفته است .
"یسئلونک" : از تو می پرسند .
بنا به واقعیت آشکار "امتناع تفکر دینی" , تفکر دینی که در بارگاه جهانگشایان رشد یافته و پرورانده شده است , حتی با وجود برخورداری از امکانات و سلطه و پشتیبانی کشورگشایان و امپراتوری ها ( رم , عباسیان , امویان , علویان , تیموریان , غزنویان , عثمانیان , پهلویان ! , و ... ) نتوانسته و نمی توانسته تولید فکر و علم داشته باشد , و نداشته است .
آن چه علم فقه نامیده می شود , تلاشی در جهت توجیه و تدوین سنت و رسم غالب بوده و می باشد , نه این که ماهیت پدیده ای را تشخیص دهد یا الگو و رابطه ای را کشف نماید .
این که در فلان کلیسا , کسی فعالیت علمی و تشخیصی انجام می داده , نبایستی به حساب پیشرفت های علمی ناشی از سلطه فرهنگ و تفکر دینی نهاده شود , زیرا : "لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین " , "ولا تسقط ورقه ... " .
به گفته حافظ ( حداقل در دورانی از زندگی که در لوپ امتناع تفکر گرفتار بوده است ) :
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است !
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش !
"جهان بینی دینی" و به طور کلی جهان بینی ایدئولوژیک در واقع "جهان نبینی" است , چشم فروبستن بر واقعیت های آشکار و قابل مشاهده و تجربه است .
آن نیز نوعی تصویرسازی و توجیه و دیگرگونه نمایاندن واقعیت می باشد .
هیچ کس با توجه به واقعیت های موجود نمی تواند به چنین نتیجه ای برسد .
از آن جایی که مانند تجارت , دین , مذهب , تولید , و ... , کتابت و انتقال مفاهیم و مطالب نیز انحصاری بوده است , کل متون و مفاهیم تولید شده در گذشته با علامت سوال جدی روبرو است .
از عرفان و فقه و ادبیات گرفته تا متون مذهبی و دینی , همه در مقام توجیه و پاسخ گویی به تشکیک ها و تردید ها شکل گرفته است و بنیان نهاده شده .
یعنی ساختار و جهت گیری آنها , توجیه آن چه شده است و آنچه غالب است بوده , نه شناسایی و بیان واقعیت پدیده ها .
و البته این توجیه ها نیز عمدتا با تفاوت تاریخی و زمانی با پدیده ها و وقایع و رویداد ها انجام شده است , مانند "دو قرن سکوت" دکتر زرین کوب ! .
همین فاصله زمانی نیز در مورد وقایع تاریخی دیگر نیز قابل ردیابی است .
در متون دینی کلیه "قل" ها در پاسخ اشکالات و تردید هایی بوده که در برابر ساختار غالب یا سازمانی که در حال سلطه و غلبه بوده شکل می گرفته است .
"یسئلونک" : از تو می پرسند .
بنا به واقعیت آشکار "امتناع تفکر دینی" , تفکر دینی که در بارگاه جهانگشایان رشد یافته و پرورانده شده است , حتی با وجود برخورداری از امکانات و سلطه و پشتیبانی کشورگشایان و امپراتوری ها ( رم , عباسیان , امویان , علویان , تیموریان , غزنویان , عثمانیان , پهلویان ! , و ... ) نتوانسته و نمی توانسته تولید فکر و علم داشته باشد , و نداشته است .
آن چه علم فقه نامیده می شود , تلاشی در جهت توجیه و تدوین سنت و رسم غالب بوده و می باشد , نه این که ماهیت پدیده ای را تشخیص دهد یا الگو و رابطه ای را کشف نماید .
این که در فلان کلیسا , کسی فعالیت علمی و تشخیصی انجام می داده , نبایستی به حساب پیشرفت های علمی ناشی از سلطه فرهنگ و تفکر دینی نهاده شود , زیرا : "لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین " , "ولا تسقط ورقه ... " .
به گفته حافظ ( حداقل در دورانی از زندگی که در لوپ امتناع تفکر گرفتار بوده است ) :
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است !
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش !
"جهان بینی دینی" و به طور کلی جهان بینی ایدئولوژیک در واقع "جهان نبینی" است , چشم فروبستن بر واقعیت های آشکار و قابل مشاهده و تجربه است .
آن نیز نوعی تصویرسازی و توجیه و دیگرگونه نمایاندن واقعیت می باشد .
هیچ کس با توجه به واقعیت های موجود نمی تواند به چنین نتیجه ای برسد .
از آن جایی که مانند تجارت , دین , مذهب , تولید , و ... , کتابت و انتقال مفاهیم و مطالب نیز انحصاری بوده است , کل متون و مفاهیم تولید شده در گذشته با علامت سوال جدی روبرو است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر