۱۳۹۷ دی ۹, یکشنبه

فرضیه دین سازان شاعر

دوستی تصویر بالا را برایم فرستاد در پاسخ فرضیه ای را که  در ذهن ام مرور می کردم برایش نوشتم :
مفهوم درستی است
اما منسوب بودن آن به مولانا محل تردید است .
مولوی خودش یک اَبَر دین ساز بوده است .
امپراتوری ها برای توجیه سلطه شان به دین نیاز دارند تا مالکیت را از مردم سلب کرده و سپس خود به عنوان سایه خدا آن را تصاحب کنند .
شاعران از فردوسی گرفته تا مولوی و سعدی و حتی حافظ     چنین کارکردی در قلمرو آن ها داشته‌اند. 
و البته به نظر می‌رسد شعر ها را هم لزوما خودشان نگفته اند بلکه بیشتر گردآوری کننده بوده اند،  مولف بوده اند،  سیستم کتابت در گذشته چنین اقتضا می کرده است .
همچنان که امروزه هنوز این وضعیت رخ می‌دهد با این همه وسایل ارتباطی ! . 
طبیعتا آنها یی که به دربار شاهان  دسترسی داشته‌اند و امکان کتابت و نشر داشته اند به این کار مبادرت نموده اند.
آن "دو قرن سکوت"  های پس از تشکیل یک امپراتوری  ( مانند دو قرن سکوت زرین کوب )  ،  همان فرجه ای بوده است تا شاعران از میان افسانه‌ها اشعار پیشینیان،  پیشگویی ها،  قصه ها و روایت ها ،  و باورهای خرافی مردمان مغلوب و غالب ،  دین یا مذهب جدید ی  برسازند و  به ضرب شمشیر و امکانات غالب شدگان آن را رواج دهند . 
مانند فاصله میلاد مسیح تا زمانی که امپراتوری روم به ادعای جهانگستر کردن آن  باورهاکشورها ی دیگر را ضمیمه کرد . 
و پس از آن خلافت عربی چنین کرد
و...

به هر حال قضاوت و تحقیق در مورد آن را به صاحبان تخصص در این زمینه می سپارم .

هیچ نظری موجود نیست: