آقای تاجزاده از درون زندان رساله ای بیرون فرستاده اند ، فارغ از اینکه چگونه و چطور توانسته اند این همه مطلب را سامان دهی کرده و به بیرون بفرستند ولی سیاق مطلب گواهی میدهد که از درون زندان فرستاده شده یعنی تاجزاده ای که درون زندان است این ها را گفته ، این که به خود گفته یا به دیگری ، خودتان قضاوت کنید .
پرسشی که قصد داریم برای آن پاسخی بیابیم این است :
چه کسی تعیین کننده گناهکار یا بیگناه بودن متهم سیاسی است ؟
چه کسی این حق را دارد که حتی در مورد کل نظام قضاوت کند و کل یک جریان سیاسی را تبرئه یا گناهکار کند؟
چه تصوری در ذهن زندانیان سیاسی نقش میبندد و بر اثر چه گونه رفتاری ؟
در ادامه با گفته های آقای تاجزاده گمی کلنجار میرویم تا موضوع روشن تر شود !
مطالب به نقل از سایت جنبش راه سبز ، لینک : "پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم"
من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن
چگونه پیروزی یک جنبش اجتماعی را آقای تاجزاده وقتی درون اجتماع است ندیده و در زندان آن را می بیند ؟
ر بعد سلبی همه اتهامات علیه ما عملاً پس گرفته شد
پس گرفته شدن اتهامات از آقای تاجزاده و یا یاران ایشان با پیروزی جنبش سبز چه ارتباطی دارد ، اگر ایشان محکوم هم بشوند جنبش سبز پیروز نخواهد شد ، آیا ایشان خلاصه جنبش سبز هستند ؟
به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود پس گرفتن اتهامات که در مورد ایشان توسط بازجوهایشان بعمل آمده ، مساوی با پیروزی است ؟
در بعد اثباتی قضیه نیز همگان دیدند که اکثر قریب به اتفاق کادرهای دولت اصلاحات جزو پاک ترین و امین ترین فرزندان این مرز و بوم هستند و دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی به رغم همه فشارهایی که علیه ما اعمال کردند، نتوانستند حتی یک سند برای مدعای خود عرضه کنند. آنان به رغم اینکه در طول همه سال های اصلاحات و پس از آن، حرکات و سکنات برگزیدگان ملت را زیر ذره بین اطلاعاتی، امنیتی، شنودی و بازجویی قرار دادند، و به رغم بهره گیری از همه امکانات، تهدیدات و احکام سنگین و ظالمانه قضایی، نتوانستند اتهامات خود را ثابت کنند و ناکام ماندند. اگر از زمان دولت اصلاحات زیر ذره بین قرار دادن و شنود و ... فراهم بوده است که پس همه چیز بایستی اظهر من الشمس بوده باشد و دیگر نیازی نبوده " پس از آن " نیز این گونه امور صورت گیرد پس از صدور احکام قضایی سنگین و ناعادلانه دیگر چه اتهام اثبات نشده ای از دید چه کس باقی می ماند ؟
اگر مطلب برایشان از قبل روشن بوده ، بواسطه شنود و غیره ، چه اتهامی طرح شده ؟
اکنون مردم ایران می توانند گزارش تلاشهای سه بازجوی اولم را که بیست و هفت روز پس از بازداشت اینجانب تهیه کرده و به عنوان گردش کار ماموران قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران برای تمدید قرار بازداشتم من تحویل مقام قضایی دادند و در پرونده اینجانب ثبت است (پیوست ۱) و نیز متن کیفرخواست علیه ما را که در دادگاه نمایشی قرائت و در رسانهها منتشر شد، در مقایسه با رأی دادگاه من بخوانند (پیوست ۲) و این سه متن سیاسی (گردشکار، کیفرخواست دادستانی تهران و حکم دادگاه) را با یکدیگر مقایسه کنند تا به وضوح شاهد اعتراف اعتراف سازان به شکست خود باشند، بدون آنکه در سلول های انفرادی و تحت فشارهای گوناگون مجبوربه پذیرش شکست شده باشند.آیا اعتراف سازان در برابر آقای تاجزاده زانو زده و طلب عفو بخشایش کرده و حلالیت طلبیده اند ؟
با صرف نظر از بریدگی مطلب که ممکن است ناشی از خلاصه شدن آن باشد .
درحقیقت در زندانها سلامت مالی، اخلاقی و سیاسی بازداشتشدگان در معرض رؤیت دستگیرکنندگان قرار گرفت و معلوم شد که نه فقط اتهام فسادهای سه گانه مالی، اخلاقی و سیاسی علیه اصلاحطلبان بی اساس بود، بلکه در واقع این «طبقه جدید» سیاسی و اقتصادی حاکم است که هم بابت بی کفایتی در اداره کشور و هرز دادن فرصت ها باید به ملت حساب پس دهد و هم باید پاسخگوی بیت المال و رانت های عظیم نفتی و غیرنفتی باشد.
آقای تاجزاده چگونه در حبس و غل و زنجیر و چشم بند و امثالهم ، از نتیجه تبرئه کلیه اصلاح طلبان مطلع شده و نمیتواند شادی خود را از آن پنهان کند ؟ آنچه "معلوم شد" ه است ، در داخل زندان به غیر از بازجویان برای چه کس دیگری ثابت شده است ؟ آیا اثبات مطلبی برای بازجویان به کل جامعه تسری می یابد ؟ آیا بازجویان نماینده وجدان جمعی و هیئت منصفه اجتماع می باشند ؟
هنگامی که از زندان بیرون آمدم و به تدریج در جریان تحولات شگرف اجتماعی- فرهنگی و سیاسی یکسال اخیرقرار گرفتم، «دموکراسی» خواهی بازجوها برایم معنای اصلی خود را آشکارکرد. اکنون به خوبی میتوانم بفهمم که چگونه فریاد دموکراسی خواهی اکثریت قاطع ملت ایران و مخالفتشان با هر نوع دیکتاتوری، از دیوارهای اوین عبور کرده و طنین خاص خود را در مدعیات بازجوها یافته است. هنگامی که بازداشتکنندگان ما زیر فشار سنگین جنبش سبز اکثریت ملت ایران مدعای خود را در زمینه عدم سازگاری اندیشه امام با دموکراسی تغییر دادند و از دموکراسی با لحن مثبت سخن گفتند، احساس کردم همه کوششهای فکری آقای مصباح و شاگردانش درباره سرشت غربی و غیردینی دموکراسی و همه آن هزینه های گزاف رسانه ها و تریبون های رسمی دود شد وبه هوا رفت!
وی ضمن ابراز خوشحالی از اینکه این بازداشت طولانی نشده است افزود: کمی انصاف و تعمق کافی بود تا در بازجویی ها معلوم شود کسانی که اقدام علیه امنیت ملی می کنند و قصد ضربه زدن به نظام را دارند جوانان پاکی نیستند که این روزها به این اتهام در زندان و بازجویی ها زیر انواع فشارهای روحی و جسمی مقاومت می کنند.ا
پرسشی که قصد داریم برای آن پاسخی بیابیم این است :
چه کسی تعیین کننده گناهکار یا بیگناه بودن متهم سیاسی است ؟
چه کسی این حق را دارد که حتی در مورد کل نظام قضاوت کند و کل یک جریان سیاسی را تبرئه یا گناهکار کند؟
چه تصوری در ذهن زندانیان سیاسی نقش میبندد و بر اثر چه گونه رفتاری ؟
در ادامه با گفته های آقای تاجزاده گمی کلنجار میرویم تا موضوع روشن تر شود !
مطالب به نقل از سایت جنبش راه سبز ، لینک : "پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم"
من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن
چگونه پیروزی یک جنبش اجتماعی را آقای تاجزاده وقتی درون اجتماع است ندیده و در زندان آن را می بیند ؟
ر بعد سلبی همه اتهامات علیه ما عملاً پس گرفته شد
پس گرفته شدن اتهامات از آقای تاجزاده و یا یاران ایشان با پیروزی جنبش سبز چه ارتباطی دارد ، اگر ایشان محکوم هم بشوند جنبش سبز پیروز نخواهد شد ، آیا ایشان خلاصه جنبش سبز هستند ؟
به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود پس گرفتن اتهامات که در مورد ایشان توسط بازجوهایشان بعمل آمده ، مساوی با پیروزی است ؟
در بعد اثباتی قضیه نیز همگان دیدند که اکثر قریب به اتفاق کادرهای دولت اصلاحات جزو پاک ترین و امین ترین فرزندان این مرز و بوم هستند و دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی به رغم همه فشارهایی که علیه ما اعمال کردند، نتوانستند حتی یک سند برای مدعای خود عرضه کنند. آنان به رغم اینکه در طول همه سال های اصلاحات و پس از آن، حرکات و سکنات برگزیدگان ملت را زیر ذره بین اطلاعاتی، امنیتی، شنودی و بازجویی قرار دادند، و به رغم بهره گیری از همه امکانات، تهدیدات و احکام سنگین و ظالمانه قضایی، نتوانستند اتهامات خود را ثابت کنند و ناکام ماندند. اگر از زمان دولت اصلاحات زیر ذره بین قرار دادن و شنود و ... فراهم بوده است که پس همه چیز بایستی اظهر من الشمس بوده باشد و دیگر نیازی نبوده " پس از آن " نیز این گونه امور صورت گیرد پس از صدور احکام قضایی سنگین و ناعادلانه دیگر چه اتهام اثبات نشده ای از دید چه کس باقی می ماند ؟
اگر مطلب برایشان از قبل روشن بوده ، بواسطه شنود و غیره ، چه اتهامی طرح شده ؟
اکنون مردم ایران می توانند گزارش تلاشهای سه بازجوی اولم را که بیست و هفت روز پس از بازداشت اینجانب تهیه کرده و به عنوان گردش کار ماموران قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران برای تمدید قرار بازداشتم من تحویل مقام قضایی دادند و در پرونده اینجانب ثبت است (پیوست ۱) و نیز متن کیفرخواست علیه ما را که در دادگاه نمایشی قرائت و در رسانهها منتشر شد، در مقایسه با رأی دادگاه من بخوانند (پیوست ۲) و این سه متن سیاسی (گردشکار، کیفرخواست دادستانی تهران و حکم دادگاه) را با یکدیگر مقایسه کنند تا به وضوح شاهد اعتراف اعتراف سازان به شکست خود باشند، بدون آنکه در سلول های انفرادی و تحت فشارهای گوناگون مجبوربه پذیرش شکست شده باشند.آیا اعتراف سازان در برابر آقای تاجزاده زانو زده و طلب عفو بخشایش کرده و حلالیت طلبیده اند ؟
با صرف نظر از بریدگی مطلب که ممکن است ناشی از خلاصه شدن آن باشد .
درحقیقت در زندانها سلامت مالی، اخلاقی و سیاسی بازداشتشدگان در معرض رؤیت دستگیرکنندگان قرار گرفت و معلوم شد که نه فقط اتهام فسادهای سه گانه مالی، اخلاقی و سیاسی علیه اصلاحطلبان بی اساس بود، بلکه در واقع این «طبقه جدید» سیاسی و اقتصادی حاکم است که هم بابت بی کفایتی در اداره کشور و هرز دادن فرصت ها باید به ملت حساب پس دهد و هم باید پاسخگوی بیت المال و رانت های عظیم نفتی و غیرنفتی باشد.
آقای تاجزاده چگونه در حبس و غل و زنجیر و چشم بند و امثالهم ، از نتیجه تبرئه کلیه اصلاح طلبان مطلع شده و نمیتواند شادی خود را از آن پنهان کند ؟ آنچه "معلوم شد" ه است ، در داخل زندان به غیر از بازجویان برای چه کس دیگری ثابت شده است ؟ آیا اثبات مطلبی برای بازجویان به کل جامعه تسری می یابد ؟ آیا بازجویان نماینده وجدان جمعی و هیئت منصفه اجتماع می باشند ؟
هنگامی که از زندان بیرون آمدم و به تدریج در جریان تحولات شگرف اجتماعی- فرهنگی و سیاسی یکسال اخیرقرار گرفتم، «دموکراسی» خواهی بازجوها برایم معنای اصلی خود را آشکارکرد. اکنون به خوبی میتوانم بفهمم که چگونه فریاد دموکراسی خواهی اکثریت قاطع ملت ایران و مخالفتشان با هر نوع دیکتاتوری، از دیوارهای اوین عبور کرده و طنین خاص خود را در مدعیات بازجوها یافته است. هنگامی که بازداشتکنندگان ما زیر فشار سنگین جنبش سبز اکثریت ملت ایران مدعای خود را در زمینه عدم سازگاری اندیشه امام با دموکراسی تغییر دادند و از دموکراسی با لحن مثبت سخن گفتند، احساس کردم همه کوششهای فکری آقای مصباح و شاگردانش درباره سرشت غربی و غیردینی دموکراسی و همه آن هزینه های گزاف رسانه ها و تریبون های رسمی دود شد وبه هوا رفت!
این قسمت از نوشته بیشتر با ادبیات مورد استفاده آقای تاجزاده قرابت دارد ، ولی ایشان که سیاستمدار پخته ای هستند چگونه احوال چند بازجو را به کلیه بازجویان تسری میدهند ، پس این افرادی که هر روزه دستگیر و محکوم میشوند و این ادعای شکنجه های قرون وسطایی (آن چنان که میگویند) از کجا ناشی میشود ؟
در ادامه قسمتی از سخنان خانم فائزه هاشمی نقل میشود :
فائزه هاشمی رفسنجانی در دیدار با خانواده عرب سرخیوی ضمن ابراز خوشحالی از اینکه این بازداشت طولانی نشده است افزود: کمی انصاف و تعمق کافی بود تا در بازجویی ها معلوم شود کسانی که اقدام علیه امنیت ملی می کنند و قصد ضربه زدن به نظام را دارند جوانان پاکی نیستند که این روزها به این اتهام در زندان و بازجویی ها زیر انواع فشارهای روحی و جسمی مقاومت می کنند.ا
عجیب است که ایشان هم همان برداشت را تکرار میکنند ، با وجودی شاید که سابقه بازجویی شدن و روبرویی با بازجوها نداشته اند .
به هر حال قضاوت به عهده خود شماست .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر