... دوستان همگروه : پیرو پستی که دیروز گذاشتم در ذیل همان پستی که به نقد اندیشه نویسنده مطلب پرداختیم ، در گروه اندیشه و حرکت با همراهی دوستان عزیز بحثی درگرفت ، چون بعضی از دوستان همگروه ممکن است دسترسی به گروه "اندیشه و حرکت" نداشته باشند ، خلاصه گفتگو را اینجا برایتان می گذارم :
.....پست مورد نظر :
.. یکی از موانع و کند کننده های حرکت توسعه ، همین چالش های سردرگم در مسائل کلامی بوده است . اینکه همیشه میخواسته ایم خدا را اثبات کنیم اصلی ترین جهاد شده است .یعنی جوانها بروند در جبهه ها خون بدهند آنگاه ما بنشینیم و خدا را خلق کنیم . نتیجه این روند ، عافیت طلبی و پیدایش یک طبقه است که اصلی ترین جهادش اثبات و خلق خداست ، همان چیزی که توسط قرآن و انبیاء و ائمه منع شده است .( چشم انداز ایران ، شماره 21 ، ص 7 ، لطف الله میثمی ) .
.. ... مواردی که در تقابل با الزامات توسعه در فرهنگ اسلامی وجود دارد :
آن چیزی که قران و ائمه آن را منع کرده اند منظور ، عافیت طلبی و عملکردی است که منجر به پیدایش طبقه میشود و مانع توسعه است .
..............
احمد
نورمحمدی : خمس تا زمانی بود که حضرت رسول زنده بود . با رحلت ایشان خمس
گیری ملغا شد ولی متاسفانه در مذهب شیعه ادامه یافت و تبدیل به منبع درامد
شد . درمورد زکات هم آن منبع درامد دولت بود برای اداره ممالک اسلامی که
امروزه بصورت سیستم مدرن مالیات بردرامد نمود پیدا کرده . درضمن حساب
روحانیت شیعه را با امامان معصوم جداست . و شما این را بهتر میدانید .
...............
.....پست مورد نظر :
.. یکی از موانع و کند کننده های حرکت توسعه ، همین چالش های سردرگم در مسائل کلامی بوده است . اینکه همیشه میخواسته ایم خدا را اثبات کنیم اصلی ترین جهاد شده است .یعنی جوانها بروند در جبهه ها خون بدهند آنگاه ما بنشینیم و خدا را خلق کنیم . نتیجه این روند ، عافیت طلبی و پیدایش یک طبقه است که اصلی ترین جهادش اثبات و خلق خداست ، همان چیزی که توسط قرآن و انبیاء و ائمه منع شده است .( چشم انداز ایران ، شماره 21 ، ص 7 ، لطف الله میثمی ) .
.. ... مواردی که در تقابل با الزامات توسعه در فرهنگ اسلامی وجود دارد :
یا أیّها الّذین آمنوا إذا نودی للصّلوة من یوم الجمعة فاسعوا
إلی ذکر اللّه و ذرو البیع ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون
فإذا قضیت الصّلوة فانتشر وا فی الأرض و ابتغوا من فضل اللّه و اذکروا اللّه کثیرا لعلّکم تفلحون
و إذار رأو اتجارة او لهوا انفضّوا إلیها و ترکوک قائما قل ما عند اللّه خیر من اللّهو و من التّجارة و اللّه خیر الرّازقین . (جمعه 11-10-9)
ترجمه :
(9) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود ، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر می دانستید!
(10) و هنگامی که نماز پایان گرفت ( شما آزادید ) در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید ، و خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید!
(11) هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است ، و خداوند بهترین روزی دهندگان است.
إلی ذکر اللّه و ذرو البیع ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون
فإذا قضیت الصّلوة فانتشر وا فی الأرض و ابتغوا من فضل اللّه و اذکروا اللّه کثیرا لعلّکم تفلحون
و إذار رأو اتجارة او لهوا انفضّوا إلیها و ترکوک قائما قل ما عند اللّه خیر من اللّهو و من التّجارة و اللّه خیر الرّازقین . (جمعه 11-10-9)
ترجمه :
(9) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود ، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر می دانستید!
(10) و هنگامی که نماز پایان گرفت ( شما آزادید ) در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید ، و خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید!
(11) هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است ، و خداوند بهترین روزی دهندگان است.
وَمَا
أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا
وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ
سوره : القصص آیه : 60
علاوه بر اين، آنچه كه داده شده ايد وسيله زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خدا است بهتر و پايدارتر است آيا باز هم تعقل نمى كنيد (60).
سوره : القصص آیه : 60
علاوه بر اين، آنچه كه داده شده ايد وسيله زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خدا است بهتر و پايدارتر است آيا باز هم تعقل نمى كنيد (60).
...............................
پاسخ یکی از دوستان :
پاسخ یکی از دوستان :
آن چیزی که قران و ائمه آن را منع کرده اند منظور ، عافیت طلبی و عملکردی است که منجر به پیدایش طبقه میشود و مانع توسعه است .
..............
جسارتا ، آیا ائمه خود طبقه ای بوجود نیاورده اند ؟
طبقه نژادی که بایستی پیوست کتاب مقدس باشند تا زمان قیامت ، تا روزی که لب حوض (قیامت) به خود حضرت پیامبر برسند ، در واقع یعنی مادام العمر ، تا ابد ! ؟
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، کتاب الله و عترتی اهل بیتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما؛
رسول خدا (ص) فرمود: من در میان شما چیزی را به امانت می گذارم که اگر به آن تمسک نمودید، هرگز بعد از من گمراه نمی شوید، و آن کتاب خدا و عترت من اهلبیتم است این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا بر من در کنار حوض با هم وارد شوند، نظر کنید چگونه بعد از من در این دو امانت رفتار می کنید.
رانت خواری و تعیین مستمری مادام العمر و تبعیض قائل شدن برای نژادی خاص در ذات و اساس مذهب شیعه می باشد .
یعنی اساسا به این دلیل تشکیل شده است ، برای اینکه بتوانند جبهه فکری و مذهبی واحدی در برابر (به خیال خودشان) غاصبان قدرت و خلافت تشکیل دهند ، مذهبی برساخته اند .
حال چگونه این مذهب می تواند عدالت و توسعه به همراه داشته باشد !!!! ؟؟؟؟؟؟
حتی اگر معتقد باشیم که این طیف نژادی برحق هستند ، باز هم صورت مسئله تغییری نمی کند ، زیرا توسعه نیازمند فقدان رانت و تبعیض و انحصار می باشد ، چه ما در ذهن مان آین انحصار و تبعیض را برحق بشماریم و چه آن را ناحق بدانیم ، به هر حال مغایر با توسعه و شرایط رقابتی می باشد .
.. .....طبقه نژادی که بایستی پیوست کتاب مقدس باشند تا زمان قیامت ، تا روزی که لب حوض (قیامت) به خود حضرت پیامبر برسند ، در واقع یعنی مادام العمر ، تا ابد ! ؟
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، کتاب الله و عترتی اهل بیتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما؛
رسول خدا (ص) فرمود: من در میان شما چیزی را به امانت می گذارم که اگر به آن تمسک نمودید، هرگز بعد از من گمراه نمی شوید، و آن کتاب خدا و عترت من اهلبیتم است این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا بر من در کنار حوض با هم وارد شوند، نظر کنید چگونه بعد از من در این دو امانت رفتار می کنید.
رانت خواری و تعیین مستمری مادام العمر و تبعیض قائل شدن برای نژادی خاص در ذات و اساس مذهب شیعه می باشد .
یعنی اساسا به این دلیل تشکیل شده است ، برای اینکه بتوانند جبهه فکری و مذهبی واحدی در برابر (به خیال خودشان) غاصبان قدرت و خلافت تشکیل دهند ، مذهبی برساخته اند .
حال چگونه این مذهب می تواند عدالت و توسعه به همراه داشته باشد !!!! ؟؟؟؟؟؟
حتی اگر معتقد باشیم که این طیف نژادی برحق هستند ، باز هم صورت مسئله تغییری نمی کند ، زیرا توسعه نیازمند فقدان رانت و تبعیض و انحصار می باشد ، چه ما در ذهن مان آین انحصار و تبعیض را برحق بشماریم و چه آن را ناحق بدانیم ، به هر حال مغایر با توسعه و شرایط رقابتی می باشد .
احمد
نورمحمدی : 1. سفارش رسول اکرم به تمسک به ائمه به منظور راهنمای عمل قرار
دادن آنان برای مردم است نه انحصارطلبی حضرت رسول .اینان به لحاظ علمی و
سیاسی جزو نخبگان زمانه خود بودند نه بخاطر قرابت خونی شان با پیامبر . 2.
یکی از دلایل مهم برانگیختگی (بعثت
) پیامبر ، لغو بردگی ایی بود که معلول رانتخواری عرب جاهلی بود . شما اگر
100 سکه قرض میگرفتب باید 300 سکه پس میدادی وگرنه باید برده ی شخص وام
دهنده میشدی . 3. آیات متعددی هستند که به عدالت سفارش کرده اند چه عدالت
اقتصادی چه سیاسی و چه اجتماعی مثل کونو قوامین بالقسط .
جناب رهام عزیز
در آخرین بند عرایض ام آوردم که حتی اگر حقانیت قائل باشیم برای ایشان ، انحصار انحصار است ، نفس انحصار با رقابت و بازار آزاد در تعارض است وانگهی در عمل همان حرف حق ، تبدیل به رانت و سهم امام ، موقوفه داری و موقوفه خواری و خمس و اقتصاد روحانیت شیعه که بنده آن را " اقتصاد محللی" یا " اقتصاد مجوزی" نامیده ام شده و می شود .
در آخرین بند عرایض ام آوردم که حتی اگر حقانیت قائل باشیم برای ایشان ، انحصار انحصار است ، نفس انحصار با رقابت و بازار آزاد در تعارض است وانگهی در عمل همان حرف حق ، تبدیل به رانت و سهم امام ، موقوفه داری و موقوفه خواری و خمس و اقتصاد روحانیت شیعه که بنده آن را " اقتصاد محللی" یا " اقتصاد مجوزی" نامیده ام شده و می شود .
...............
رهام عزیز :
وجود کلمات و عبارات مابین گفتار انسان ها در گذشته دلیل بر این نمی شود که این عبارات و کلمات یا به تعبیر شما سفارشات به همین معنایی که ما امروزه استعمال و استماع می کنیم ادا شده و بکار بسته شده است .
بلکه بررسی تاریخی و بازسازی آن صحنه ها و عملکرد بعدی افراد تعیین کننده است که آیا این عبارات در همین چارچوبی که بعدها تئوریزه شده و به ما رسیده است بکار برده شده و همین مقصود از آن اراده شده یا مقصود دیگری در میان بوده است .
بخصوص اینکه معمولا با یک فاصله زمانی , ادیان و مذاهب تئوریزه و تدوین می گردند .
بنابراین از اساس اینکه چه کسی به چه کسی چه سفارشی در دوران ابهام تاریخی نموده است خالی از اعتبار برای قضاوت امروز ما می باشد .
وجود کلمات و عبارات مابین گفتار انسان ها در گذشته دلیل بر این نمی شود که این عبارات و کلمات یا به تعبیر شما سفارشات به همین معنایی که ما امروزه استعمال و استماع می کنیم ادا شده و بکار بسته شده است .
بلکه بررسی تاریخی و بازسازی آن صحنه ها و عملکرد بعدی افراد تعیین کننده است که آیا این عبارات در همین چارچوبی که بعدها تئوریزه شده و به ما رسیده است بکار برده شده و همین مقصود از آن اراده شده یا مقصود دیگری در میان بوده است .
بخصوص اینکه معمولا با یک فاصله زمانی , ادیان و مذاهب تئوریزه و تدوین می گردند .
بنابراین از اساس اینکه چه کسی به چه کسی چه سفارشی در دوران ابهام تاریخی نموده است خالی از اعتبار برای قضاوت امروز ما می باشد .
..................
رهام عزیز :
در مورد این که فرمودید : " حساب روحانیت شیعه را با امامان معصوم جداست "
بایستی خدمت تان عرض کنم که متاسفانه در عالم ادعا و وانمود کردن ، چنین جدایی ظاهرا وجود دارد و متاسفانه هر بار مردمان این را باور می کنند .
اما در عمل جدایی وجود ندارد ، رفتار اعمال و نیات همگی از یک آبشخور ، آب می خورد .
و دلیل آن هم قائل بودن روحانیت شیعه به عصمت ائمه می باشد .
برای متمایز ساختن ائمه از آن قاعده کلی ، ناگزیر بایستی امکان انسان (انسان نوعی ، انسان معمولی) بودن از ایشان به نوعی سلب گردیده باشد ، این مقصود را همان عصمت برآورده می سازد .
امروزه و هر روزه ، هرگاه که برخلاف ادعا و تبلیغات ، نتیجه سپردن قدرت به مدعیان ، خلاف وعده های نسیه قبلی از آب دربیاید ، شاهد این خط کشی ها و مرزبندی ها خواهیم بود .
قائل شدن عصمت برای امامان توسط ایرانیان ( روحانیت شیعه ) خود بهترین دلیل است بر اینکه چنین روالی در عالم واقع شدنی نیست .
--------------------------------
در ثانی روحانیت شیعه فعلی ایران که مقدمات قیام 57 و سلطه بر قدرت را فراهم و گام به گام قدرت را قبضه نمود ، روحیات شیطانی نداشتند بسیاری از آنان انسان های شریفی بودند و هستند ، دستی در خیر و معنویت داشته و دارند .....
اشکال کار اینجاست که این نسخه مخصوص این بیمار نیست و هر چقدر هم که دارو خالص تر و ناب تر باشد ، ضررش بیشتر خواهد بود .
بطور مثال حضرت امام که نیت خالص تری داشتند ، سیاست های شان باعث هلاک و نابودی انسان های بیشتری و خسارات و فجایع بیشتری گردید تا شاگردان و اطرافیان ایشان که شاید از آن درجه خلوص برخوردار نباشند .
اسلام سیاسی برای خلافت بر ارض ، برای استقرار حاکمیت الله در جهان نسخه خوبی است ، اگر شدنی باشد ،
اما برای داشتن کشوری توسعه یافته با مردمانی مرفه و روشنفکر و انسان دوست و متکثر ، بدترین نسخه مابین نسخه های موجود است .
در مورد این که فرمودید : " حساب روحانیت شیعه را با امامان معصوم جداست "
بایستی خدمت تان عرض کنم که متاسفانه در عالم ادعا و وانمود کردن ، چنین جدایی ظاهرا وجود دارد و متاسفانه هر بار مردمان این را باور می کنند .
اما در عمل جدایی وجود ندارد ، رفتار اعمال و نیات همگی از یک آبشخور ، آب می خورد .
و دلیل آن هم قائل بودن روحانیت شیعه به عصمت ائمه می باشد .
برای متمایز ساختن ائمه از آن قاعده کلی ، ناگزیر بایستی امکان انسان (انسان نوعی ، انسان معمولی) بودن از ایشان به نوعی سلب گردیده باشد ، این مقصود را همان عصمت برآورده می سازد .
امروزه و هر روزه ، هرگاه که برخلاف ادعا و تبلیغات ، نتیجه سپردن قدرت به مدعیان ، خلاف وعده های نسیه قبلی از آب دربیاید ، شاهد این خط کشی ها و مرزبندی ها خواهیم بود .
قائل شدن عصمت برای امامان توسط ایرانیان ( روحانیت شیعه ) خود بهترین دلیل است بر اینکه چنین روالی در عالم واقع شدنی نیست .
--------------------------------
در ثانی روحانیت شیعه فعلی ایران که مقدمات قیام 57 و سلطه بر قدرت را فراهم و گام به گام قدرت را قبضه نمود ، روحیات شیطانی نداشتند بسیاری از آنان انسان های شریفی بودند و هستند ، دستی در خیر و معنویت داشته و دارند .....
اشکال کار اینجاست که این نسخه مخصوص این بیمار نیست و هر چقدر هم که دارو خالص تر و ناب تر باشد ، ضررش بیشتر خواهد بود .
بطور مثال حضرت امام که نیت خالص تری داشتند ، سیاست های شان باعث هلاک و نابودی انسان های بیشتری و خسارات و فجایع بیشتری گردید تا شاگردان و اطرافیان ایشان که شاید از آن درجه خلوص برخوردار نباشند .
اسلام سیاسی برای خلافت بر ارض ، برای استقرار حاکمیت الله در جهان نسخه خوبی است ، اگر شدنی باشد ،
اما برای داشتن کشوری توسعه یافته با مردمانی مرفه و روشنفکر و انسان دوست و متکثر ، بدترین نسخه مابین نسخه های موجود است .
رهام گرامی :
شما فرموده اید : "مسلمین، هرمنطقه ای را فتح میکردند اگر مردمش مقاومت مسلحانه نمیکردند فقط از آنان جزیه (خراج) میگرفت و از حقوق شهروندی محرومشان نمیکرد "
اگر چنین باشد که شما می فرمایید :
فرهنگ و آیینی که اعراب بیابانگرد و متعصب و نادان و جاهل را بر مردم بافرهنگ و متمدن تر آن زمان استیلا می دهد و جان و مال و ناموس آنان را بر ایشان حلال می دارد ، حق حاکمیت ایشان بر سرنوشت خودشان ، حق حاکمیت شان بر مال و دارایی شان را به رسمیت نمی شناسد ( قاعده فقهی : الناس مسلطون علی اموالهم ! بعدها در دل سرزمین های متمدن و از زبان مردمی متمدن بیرون آمد . ) ، چگونه می تواند پشتیبان توسعه باشد .
کدام خداوند ، رب یا الهی گفته است که عرب بیابانگرد و یا عرب جاهل ، که هنوز هم فرهنگ شان تفاوت چندانی با مغولان و تاتارها ندارد ، بایستی از دهقانان و شهرنشینان متمدن تر و انسان تر سرزمین های دیگر باج و خراج بگیرد !!!؟؟؟
پس از باج گرفتن و غارت ثروت ملل و سرزمین های دیگر کدام توسعه ای در آن سرزمین ها بواسطه تغییرات پس از سلطه اعراب اتفاق افتاد ؟
اگر سخن شما را بپذیریم بایستی بگوییم : اسلام از اساس فلسفه ای برای "باز توزیع ثروت" است ، یعنی دست انسان غیر مولد را برای تصاحب دسترنج انسان مولد باز می گذارد ، به عبارت دیگر : " همان رخدادی که در صدر اسلام اتفاق افتاده است ".
همان طور که عرض کردم : تفاوتی وجود ندارد ، حساب هیچ کس از هیچ کس دیگر جدا نیست !
همه کسانی که این روش و سبک و سیاق را برگزیده اند ، یعنی کسب قدرت سیاسی ، ثروت ، و توان خلع ید مردم از جان و مال و ناموس شان ، از طریق فلسفه دینی را برگزیده اند ، یک گونه عملکرد داشته و دارند :
خوابی که داعیان امروزین اسلام و شیعه سیاسی برای جهان امروز دیده بودند (و شاید هنوز می بینند ! ) ، دست کمی از رویه و روش اجداد و اسلاف شان نداشت ، "برقراری حاکمیت الله بر جهان " ، یقینا به همان نتیجه ای منجر می شد که 1400 سال پیش بر سر ملت های متمدن تر از اعراب هوار شد و البته و صد البته بسیار فاجعه بارتر و هولناک تر از آن .
بنابراین :
الگو و رویه و روش یکی است و نتیجه واحدی نیز به همراه دارد ، این نتیجه هر چه هست ، توسعه نیست ! .
....
همه کسانی که این روش و سبک و سیاق را برگزیده اند ، یعنی کسب قدرت سیاسی ، ثروت ، و توان خلع ید مردم از جان و مال و ناموس شان ، از طریق فلسفه دینی را برگزیده اند ، یک گونه عملکرد داشته و دارند :
خوابی که داعیان امروزین اسلام و شیعه سیاسی برای جهان امروز دیده بودند (و شاید هنوز می بینند ! ) ، دست کمی از رویه و روش اجداد و اسلاف شان نداشت ، "برقراری حاکمیت الله بر جهان " ، یقینا به همان نتیجه ای منجر می شد که 1400 سال پیش بر سر ملت های متمدن تر از اعراب هوار شد و البته و صد البته بسیار فاجعه بارتر و هولناک تر از آن .
بنابراین :
الگو و رویه و روش یکی است و نتیجه واحدی نیز به همراه دارد ، این نتیجه هر چه هست ، توسعه نیست ! .
....
حال
به متن اصلی پست نگاهی می اندازیم ، در نگاه اول بنظر می رسد آقای لطف
الله میثمی ، همین مطلب را عنوان نموده اند در واقع تمام مصالح برای رسیدن
به نتیجه ای که ما رسیدیم در کلام ایشان موجود است ، توجه بفرمایید :
---------------------------------------------------------------------------------------
"" اینکه همیشه میخواسته ایم خدا را اثبات کنیم اصلی ترین جهاد شده است .یعنی جوانها بروند در جبهه ها خون بدهند آنگاه ما بنشینیم و خدا را خلق کنیم . نتیجه این روند ، عافیت طلبی و پیدایش یک طبقه است که اصلی ترین جهادش اثبات و خلق خداست ""
------------------------------------------------------------------------------
با استفاده از عبارات ایشان نتیجه گیری خودمان را بازسازی می کنیم :
نتیجه خلق خدا در جوامع توسعه نایافته این شده است که طبقه ای عافیت طلب و غیر مولد بوجود آمده که کارش اثبات لزوم جهاد در راه خدا برای مردم سرگشته و گرسنه هر سامان می باشد ، تا بدین وسیله قدرت نظامی و سیاسی را در دستان خویش حفظ کنند .
سیر تاریخی آن : از جنگ های صدر اسلام تا جنگ قادسیه ، جنگ های صلیبی ، سقوط قسطنطنیه بدست ترکان عثمانی ، بسیج مردم ترک و فارس توسط شاه عباس و صفویه برای انواع جنگ ها تا برسد به ایجاد سپاه پاسداران در کشور ما و بنیان گزاری بسیج مردمی ، تلاش برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی و ....
به نوعی که امروز جمهوری اسلامی ایران را با نام سپاه پاسداران ، تروریسم ، موشک ، بمب گذاری ، ترور سیاسی ، وحشت ، عملیات انتحاری ، موشک بالیستیک مین های جاده ای افغانستان و .... محور شرارت می شناسند .
یعنی به توسعه تروریسم و جنگ در جهان و نابودی اقتصاد ایران انجامیده است ! ؟
---------------------------------------------------------------------------------------
"" اینکه همیشه میخواسته ایم خدا را اثبات کنیم اصلی ترین جهاد شده است .یعنی جوانها بروند در جبهه ها خون بدهند آنگاه ما بنشینیم و خدا را خلق کنیم . نتیجه این روند ، عافیت طلبی و پیدایش یک طبقه است که اصلی ترین جهادش اثبات و خلق خداست ""
------------------------------------------------------------------------------
با استفاده از عبارات ایشان نتیجه گیری خودمان را بازسازی می کنیم :
نتیجه خلق خدا در جوامع توسعه نایافته این شده است که طبقه ای عافیت طلب و غیر مولد بوجود آمده که کارش اثبات لزوم جهاد در راه خدا برای مردم سرگشته و گرسنه هر سامان می باشد ، تا بدین وسیله قدرت نظامی و سیاسی را در دستان خویش حفظ کنند .
سیر تاریخی آن : از جنگ های صدر اسلام تا جنگ قادسیه ، جنگ های صلیبی ، سقوط قسطنطنیه بدست ترکان عثمانی ، بسیج مردم ترک و فارس توسط شاه عباس و صفویه برای انواع جنگ ها تا برسد به ایجاد سپاه پاسداران در کشور ما و بنیان گزاری بسیج مردمی ، تلاش برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی و ....
به نوعی که امروز جمهوری اسلامی ایران را با نام سپاه پاسداران ، تروریسم ، موشک ، بمب گذاری ، ترور سیاسی ، وحشت ، عملیات انتحاری ، موشک بالیستیک مین های جاده ای افغانستان و .... محور شرارت می شناسند .
یعنی به توسعه تروریسم و جنگ در جهان و نابودی اقتصاد ایران انجامیده است ! ؟
دوست عزیزی پاسخ داد :
احمد
نورمحمدی : گفته بودید :((پس از باج گرفتن و غارت ثروت ملل و سرزمین های
دیگر کدام توسعه ای در آن سرزمین ها بواسطه تغییرات پس از سلطه اعراب اتفاق
افتاد ؟ )) درباب توسعه سیاسی و اقتصادی چیزی در خاطر ندارم اما توسعه
علمی چرا ؟ مدرسه نظامیه بغداد . اولین
چشم پزشکان جهان که مسلمان بودن. اولین کاشف الکل که رازی بود . اولین کسی
که پس از قرآن که به حرکت درونی اشیا ء پی برد و آنرا حرکت جوهری نام
نهاد یعنی ملا صدرای شیرازی . و .....
...در پاسخ نوشتم :
این ها مخلوق تفکر دینی نیستند .
مخلوق تفکر دینی : قزلباش و آدمخوران شاه عباس (چگین ها ) ، سیاه جامگان ، سرخ جامگان ، ابن مقفع ، باطنیان و فرقه اسماعیلیه ، دین یا فرقه بهایی ، فرقه شیعه ، تفکر اشراق ، عرفان و انزوا طلبی و نیهیلیسم شرقی ، معتزله ، فرار از عقل و استدلال ( پای استدلالیان چوبین بود ) ، معتزله ( الکیفیه مجهوله و السواله بدعه ! ) ، تفکر فرقان ، مجاهدین خلق ، ولایت فقیه ، نعمتی و حیدری ، انجمن حجتیه ، احمدی نژادیسم ، و حاج کاظم ها می باشند .
پزشکی ، علوم رایج ، هنر ، موسیقی ، شعر ، چاپ ، رمان ، نویسندگی ، و .... مخلوق بورژوازی است
...مخلوق تفکر دینی : قزلباش و آدمخوران شاه عباس (چگین ها ) ، سیاه جامگان ، سرخ جامگان ، ابن مقفع ، باطنیان و فرقه اسماعیلیه ، دین یا فرقه بهایی ، فرقه شیعه ، تفکر اشراق ، عرفان و انزوا طلبی و نیهیلیسم شرقی ، معتزله ، فرار از عقل و استدلال ( پای استدلالیان چوبین بود ) ، معتزله ( الکیفیه مجهوله و السواله بدعه ! ) ، تفکر فرقان ، مجاهدین خلق ، ولایت فقیه ، نعمتی و حیدری ، انجمن حجتیه ، احمدی نژادیسم ، و حاج کاظم ها می باشند .
پزشکی ، علوم رایج ، هنر ، موسیقی ، شعر ، چاپ ، رمان ، نویسندگی ، و .... مخلوق بورژوازی است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر