اتمام حجت هاشمی رفسنجانی با سپاه در حضور فرماندهان جنگ در سال 1367 پس از پذیرش قطعنامه و قبل از قطعی شدن متارکه جنگ بین طرفین :
.....
رفسنجانی :
دشمن ما ، هم ، صلح بخواهد یا نه ؟ ، خیلی برای ما روشن نیست .
دشمن اگر می توانست بجنگد و جنگ را ادامه بدهد ، قاعدتا صلح نمی خواست { در هفت سال و نیم گذشته } ،
دشمن اگر می توانست بجنگد و جنگ را ادامه بدهد ، قاعدتا صلح نمی خواست { در هفت سال و نیم گذشته } ،
به همان دلیلی که جنگ را شروع کرد ، به همان دلیل ( چون چیزی عوض نشده ، نه حزب بعث عراق عوض شده ، نه انقلاب اسلامی عوض شده ، نه ایران عوض شده ، نه مرتجعین منطقه عوض شده اند و نه قدرت های جهانی آنهایی که جنگ را تحریک کردند و تغذیه کردند ، هیچ کس عوض نشده است ، شرایط همان است )
دشمن از هفت سال پیش ، از (شاید) هفت سال و نیم پیش ، پشیمان است و این چند حرکت نظامی اخیر { پیشروی نیروهای عراقی در بعضی جبهه ها و از هم پاشیدگی تقریبا کلی ارتش ، فرار علنی سربازان و درجه داران ، عملیات سازمان تروریستی مجاهدین در منطقه اسلام آباد ، پیشروی نیروهای عراقی تا جاده اهواز خرمشهر از محور شلمچه و چند محور دیگر ، اسارت و به اسارت گرفتن تعداد قابل توجهی از نیروهای ایران توسط ارتش عراق } ماهیت قضیه را عوض نکرده است ، دشمن می داند :
نه ایران ضعیف شده نه او قوی شده ، همانی بوده که هست ، شرایط خاصی بود که یک قطعات تاریخی {از هم پاشیدگی نیروهای ایران و پیشروی عراق } (1) را بوجود آورد و خیلی سریع می تواند ( اگر جنگ ادامه پیدا بکنه ) برگردد به همان حالت قبلی که دشمن دوباره برود دریوزگی کند اطراف دنیا که دوباره ایران را به صلح دعوت بکند .
بنابراین در تحلیل آدم این جور فکر می کند که عراق ، هم {!} ، آمادگی واقعی برای تداوم جنگ را نداشته باشد .
...
اگر عراق باشد و ... خودش {بدون دخالت استکبار جهانی} ، رهبران عراق بخواهند برای کشورشان تصمیم بگیرند آنها از جنگ پشیمان اند .
آنها از جنگ خیلی ضربه دیده اند ، شما دیدید از روزی که شما اولین عملیات تهاجمی تان را شروع کردید و آن ها شروع به عقب نشینی کردند ، اینها { آنها } التماس کردند که صلح بگیرند هفت سال و نیم التماس کردند و حالا رسیده اند به آنی که می خواستند .
.....
(1) = تا حدودی این از هم پاشیدگی به گمان بنده عمدی و نمایشی بود ، نیاز بود در آن برهه نیروهای متعصب و خشمگین و بی ترمز طعم شکست را بچشند تا راضی به پایان دادن به جنگ شوند ، تصور می کنم حتی چنین فضا و تصویری را با مکاتبات بین مسئولین و استعلام و پاسخ های شان به این استعلام ها ، برای حضرت امام بوجود آوردند تا راضی به پذیرفتن قطعنامه شده و ... .
دشمن از هفت سال پیش ، از (شاید) هفت سال و نیم پیش ، پشیمان است و این چند حرکت نظامی اخیر { پیشروی نیروهای عراقی در بعضی جبهه ها و از هم پاشیدگی تقریبا کلی ارتش ، فرار علنی سربازان و درجه داران ، عملیات سازمان تروریستی مجاهدین در منطقه اسلام آباد ، پیشروی نیروهای عراقی تا جاده اهواز خرمشهر از محور شلمچه و چند محور دیگر ، اسارت و به اسارت گرفتن تعداد قابل توجهی از نیروهای ایران توسط ارتش عراق } ماهیت قضیه را عوض نکرده است ، دشمن می داند :
نه ایران ضعیف شده نه او قوی شده ، همانی بوده که هست ، شرایط خاصی بود که یک قطعات تاریخی {از هم پاشیدگی نیروهای ایران و پیشروی عراق } (1) را بوجود آورد و خیلی سریع می تواند ( اگر جنگ ادامه پیدا بکنه ) برگردد به همان حالت قبلی که دشمن دوباره برود دریوزگی کند اطراف دنیا که دوباره ایران را به صلح دعوت بکند .
بنابراین در تحلیل آدم این جور فکر می کند که عراق ، هم {!} ، آمادگی واقعی برای تداوم جنگ را نداشته باشد .
...
اگر عراق باشد و ... خودش {بدون دخالت استکبار جهانی} ، رهبران عراق بخواهند برای کشورشان تصمیم بگیرند آنها از جنگ پشیمان اند .
آنها از جنگ خیلی ضربه دیده اند ، شما دیدید از روزی که شما اولین عملیات تهاجمی تان را شروع کردید و آن ها شروع به عقب نشینی کردند ، اینها { آنها } التماس کردند که صلح بگیرند هفت سال و نیم التماس کردند و حالا رسیده اند به آنی که می خواستند .
.....
نتیجه لجاجت و یکدنگی در تنبیه متجاوز و تاثیر آن روی منابع انسانی ایران |
(1) = تا حدودی این از هم پاشیدگی به گمان بنده عمدی و نمایشی بود ، نیاز بود در آن برهه نیروهای متعصب و خشمگین و بی ترمز طعم شکست را بچشند تا راضی به پایان دادن به جنگ شوند ، تصور می کنم حتی چنین فضا و تصویری را با مکاتبات بین مسئولین و استعلام و پاسخ های شان به این استعلام ها ، برای حضرت امام بوجود آوردند تا راضی به پذیرفتن قطعنامه شده و ... .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر