بشر محیط پیرامون اش را و بدن خودش را کنترل کرده است .
آن چه را که به طور مشهود می دیده و درک می کرده است را مورد رسیدگی و تیمار قرار داده است .
فقط ظاهرا وسیله ادراک و تشخیص و تمیز از این رسیدگی به دور مانده ، مورد غفلت خواسته یا ناخواسته قرار گرفته است .
ذهن بشر نیز رو به تکامل است .
سخن گفتن اندیشیدن ، زایش واژه ها و معانی ،
تفکر انتزاعی
از آن جایی که ذهن از دسترس مستقیم به دور است و عملکرد آن نیز به همچنین در این زمینه میزان پیشرفت و میزان کنترل و محدود و محصور کردن آن متناسب نبوده است .
همان گونه که حرکات دست و پا باعث آسیب رسیدن به دست و پا می گردد و انواع لوازم و تجهیزات برای حفاظت از آن ها فراهم شده ، اما برای حفاظت از ذهن چه ؟
همچنین برای تزئین و زیباسازی قسمت های مختلف بدن انواع زیور آلات و لوازم آرایشی و پیرایشی اختراع و به کار گرفته شده است ، اما برای ذهن و اندیشه چه ؟
وقتی ذهن خسته شد ؟
گیج شد ؟
افسرده شد ؟
ساییده شد ؟
چه باید کرد ؟
سیگار ، تریاک ،
قرص استامینوفن کدئین ! ،
مشروبات الکلی ، چای قهوه کافئین ،
و سایر کاربردنی های زیان بخش در این رابطه دلیل محکم تری است بر این که مراقبت های پیرامونی و تجهیزات فیزیکی لازم در کنار آن رشد نکرده است .
نسخه ای که عارفان برای ذهن پیچیده اند :
این عقل فضول پیشه را مشتی می بر روی زنم چندان که در خواب کنم !
می نخورد مردم دانا که خورد ! ؟
عقل ام بدزد لختی ، چند اختیار دانش ، هوش ام ببر زمانی تا کی غم زمانه ! ؟
و در سطح علمی چه چاره کرده ایم ؟
تفکر زائد ( محمد جعفر مصفا )
انسان در اسارت فکر ! ( محمد جعفر مصفا )
فکر ، تفکر ، اندیشیدن نوعی اسارت است که بایستی از آن رهایی یافت !
بایستی چکار کرد ؟
هیچ ! ، بایستی فکر نکرد ! .
پای استدلالیان چوبین بود ، پای چوبین سخت بی تمکین بود ! ( ؟؟؟؟؟ ) .
انواع راهزنان تفکر که آزادانه در دنیا می گردند ، با یکدیگر رقابت می کنند ، حتی قدرت سیاسی را قبضه می کنند اما در عین حال ذهن مردم را می آشوب اند ، فریب می دهند ، مردم فریبی می کنند ، همه این ها نشانه این است که مکانیزم های دفاعی جانبی ( پیرامونی ) برای حفاظت از ذهن و اندیشه تکامل نیافته یا ضرورت آن احساس نشده است .چرا ؟
برای پاسخ به این پرسش با خود اندیشه کنید چند بار تا کنون راضی به باقی ماندن دیگران بر نادانی و ناآگاهی از موضوع یا مفهومی گردیده اید ! ؟
آن چه را که به طور مشهود می دیده و درک می کرده است را مورد رسیدگی و تیمار قرار داده است .
فقط ظاهرا وسیله ادراک و تشخیص و تمیز از این رسیدگی به دور مانده ، مورد غفلت خواسته یا ناخواسته قرار گرفته است .
ذهن بشر نیز رو به تکامل است .
سخن گفتن اندیشیدن ، زایش واژه ها و معانی ،
تفکر انتزاعی
از آن جایی که ذهن از دسترس مستقیم به دور است و عملکرد آن نیز به همچنین در این زمینه میزان پیشرفت و میزان کنترل و محدود و محصور کردن آن متناسب نبوده است .
همان گونه که حرکات دست و پا باعث آسیب رسیدن به دست و پا می گردد و انواع لوازم و تجهیزات برای حفاظت از آن ها فراهم شده ، اما برای حفاظت از ذهن چه ؟
همچنین برای تزئین و زیباسازی قسمت های مختلف بدن انواع زیور آلات و لوازم آرایشی و پیرایشی اختراع و به کار گرفته شده است ، اما برای ذهن و اندیشه چه ؟
وقتی ذهن خسته شد ؟
گیج شد ؟
افسرده شد ؟
ساییده شد ؟
چه باید کرد ؟
سیگار ، تریاک ،
قرص استامینوفن کدئین ! ،
مشروبات الکلی ، چای قهوه کافئین ،
و سایر کاربردنی های زیان بخش در این رابطه دلیل محکم تری است بر این که مراقبت های پیرامونی و تجهیزات فیزیکی لازم در کنار آن رشد نکرده است .
نسخه ای که عارفان برای ذهن پیچیده اند :
این عقل فضول پیشه را مشتی می بر روی زنم چندان که در خواب کنم !
می نخورد مردم دانا که خورد ! ؟
عقل ام بدزد لختی ، چند اختیار دانش ، هوش ام ببر زمانی تا کی غم زمانه ! ؟
و در سطح علمی چه چاره کرده ایم ؟
تفکر زائد ( محمد جعفر مصفا )
انسان در اسارت فکر ! ( محمد جعفر مصفا )
فکر ، تفکر ، اندیشیدن نوعی اسارت است که بایستی از آن رهایی یافت !
بایستی چکار کرد ؟
هیچ ! ، بایستی فکر نکرد ! .
پای استدلالیان چوبین بود ، پای چوبین سخت بی تمکین بود ! ( ؟؟؟؟؟ ) .
انواع راهزنان تفکر که آزادانه در دنیا می گردند ، با یکدیگر رقابت می کنند ، حتی قدرت سیاسی را قبضه می کنند اما در عین حال ذهن مردم را می آشوب اند ، فریب می دهند ، مردم فریبی می کنند ، همه این ها نشانه این است که مکانیزم های دفاعی جانبی ( پیرامونی ) برای حفاظت از ذهن و اندیشه تکامل نیافته یا ضرورت آن احساس نشده است .چرا ؟
برای پاسخ به این پرسش با خود اندیشه کنید چند بار تا کنون راضی به باقی ماندن دیگران بر نادانی و ناآگاهی از موضوع یا مفهومی گردیده اید ! ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر