مملکت به اندازه کافی آخوند دارد !
آن چه کم دارد متخصص و کاردان می باشد ( با وجود این همه دانشگاه و آموزشگاه و هیاهوی علمی ) .
در فضای مجازی نیز دست از رفتار و گفتار دین خویانه و گدایی ( و سپس زورگیری ! ) جایگاه , احترام , و اعتبار آن هم مدام با تکیه بر این که "خدا همه کاره است" بر نمی دارند .
این که "خدا همه کاره است" , "بزرگ است" , "فلان است" ! , دخلی به من و شما ندارد .
همیشه با داخل کردن عوامل موهوم در روابط انسانی , روابط و شرایط را مغشوش و "در هم" و "بر هم" کرده و سپس برای خود حق و جایگاه ویژه ای طلب ( ابتدا : گدایی و اگر شد : زورگیری ) می کنند .
این که "خدا بزرگ است" یک دفعه تبدیل می شود به این که :
حاج آقا مان بزرگ ( عظما ) است ! .
مرجع تقلید مان بزرگ است !
رئیس فرقه مان بزگ ( معظم ) است ! .
خودمان بزرگ هستیم !
... چرا ! ؟
... خوب معلوم است دیگر ! , چون "دشمن" داریم ! .
...
این که خداوند : بزگ است , ترسناک است , قاسم الجبارین است , متکبر است , مکار است ( بهترین مکر کنندگان ) است , از عاقبت کارهای اش نمی ترسد ( ولا یخاف عقبی ها ) , نگاه داشتن زمین و آسمان برای اش کاری ندارد , پر زور است , فلان است , بسیار است , و ...
دخلی به من و شما ندارد , قرار نیست ما این صفات را به نفع خودمان مصادره کرده و سپس بین مردم خدایی کنیم ! ؟ .
پی نوشت : ... یکی از دوستان که در یکی از زمینه های فنی و حرفه ای ( اتفاقاً ) دست اندرکار است و از آن راه نان می خورد , در جایی , به جای رو کردن تخصص و دانش اش مرتب از این گونه شعارها سر داده و دامان خدا ( ی خودش ) را رها نمی کرد ,
آن جا چند خطی نوشتم و سپس دیدم بهتر است آن را در ادامه جمع آوری عوارض دین خویی در جامعه مان , سرفصل "جابجا گرفتن" ها بیاورم .
آن چه کم دارد متخصص و کاردان می باشد ( با وجود این همه دانشگاه و آموزشگاه و هیاهوی علمی ) .
در فضای مجازی نیز دست از رفتار و گفتار دین خویانه و گدایی ( و سپس زورگیری ! ) جایگاه , احترام , و اعتبار آن هم مدام با تکیه بر این که "خدا همه کاره است" بر نمی دارند .
این که "خدا همه کاره است" , "بزرگ است" , "فلان است" ! , دخلی به من و شما ندارد .
همیشه با داخل کردن عوامل موهوم در روابط انسانی , روابط و شرایط را مغشوش و "در هم" و "بر هم" کرده و سپس برای خود حق و جایگاه ویژه ای طلب ( ابتدا : گدایی و اگر شد : زورگیری ) می کنند .
این که "خدا بزرگ است" یک دفعه تبدیل می شود به این که :
حاج آقا مان بزرگ ( عظما ) است ! .
مرجع تقلید مان بزرگ است !
رئیس فرقه مان بزگ ( معظم ) است ! .
خودمان بزرگ هستیم !
... چرا ! ؟
... خوب معلوم است دیگر ! , چون "دشمن" داریم ! .
...
این که خداوند : بزگ است , ترسناک است , قاسم الجبارین است , متکبر است , مکار است ( بهترین مکر کنندگان ) است , از عاقبت کارهای اش نمی ترسد ( ولا یخاف عقبی ها ) , نگاه داشتن زمین و آسمان برای اش کاری ندارد , پر زور است , فلان است , بسیار است , و ...
دخلی به من و شما ندارد , قرار نیست ما این صفات را به نفع خودمان مصادره کرده و سپس بین مردم خدایی کنیم ! ؟ .
پی نوشت : ... یکی از دوستان که در یکی از زمینه های فنی و حرفه ای ( اتفاقاً ) دست اندرکار است و از آن راه نان می خورد , در جایی , به جای رو کردن تخصص و دانش اش مرتب از این گونه شعارها سر داده و دامان خدا ( ی خودش ) را رها نمی کرد ,
آن جا چند خطی نوشتم و سپس دیدم بهتر است آن را در ادامه جمع آوری عوارض دین خویی در جامعه مان , سرفصل "جابجا گرفتن" ها بیاورم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر