در جستجوی ریشه ها و عوامل و دلایل نهادینه شدن و گستردگی فساد و بد رفتاری در جامعه ما :
...
...
فرد ممکن است با خود این گونه بگوید :
"چرا زورگیری نکنم ! ؟
این ملت که هر روز : یکی , فرقه ای , قلدری , قزاقی , داعش مسلکی , ... زورگویی , به آن ها زور می گوید و خودشان هم اگر زورشان برسد به دیگران زور خواهند گفت ! , پس زورگویی و زورگیری عادی است . "
...
یعنی منصفانه و نزد خودش با رعایت عدالت و انصاف و با رعایت ملاحظه استحقاق یا عدم استحقاق , ... به این نتیجه می رسد که :
حق دارد زور بگوید و زورگیری کند !
...
فردی که برای دزدی به خانه دیگران می رود نیز ابتدا استحقاق یا عدم استحقاق خودش را در ذهن اش , شاید مانند بالا , بررسی می کند و سپس از دیوار مردم بالا می رود .
...
در جامعه ما فرد می تواند خود را مستحق مبادرت به هر رذالتی بداند ! .
در فرهنگ ما و در ادبیات ما روش انجام این تحلیل ذهنی و سپس استحقاق یافتن برای فساد , گناه , زیر پا گذاشتن هر خط قرمزی , سابقه دیرینه و مفصلی دارد :
رو باده خور و حقیقت از من بشنو باد است هر آن چه گفته اند ای ساقی (خیام) !
می خور که چون نیک بنگری شیخ و حافظ و مفتی و محتسب , همه تزویر می کنند ( حافظ ) .
گویند بهشت و حور عین خواهد بود آن جا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک چون عاقبت کار همین خواهد بود ( خیام )
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند ( حافظ )
پیش نماز که گوز کنه پس نماز چلغوز کنه ! ( ضرب المثل عامیانه )
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر